یکی بود یکی نبود

سلام بر دوستان.

چند روزی بود نبودیم و امیدوارم توی این چند روزی که شما بودید و ما نبودیم بهتون خوش گذشته باشه و سلامت و صحیح باشید. از تاخیر در تایید نظرات دوستانی هم که لطف داشتن هم معذرت می خوام. بگذریم امروز یا امشب بگم که یه متن قدیمی که خیلی خیلی دوسش دارم و احتمالا بعضی از دوستان توی وبلاگ " پشت آینه ها خداست" این نوشته رو خووندن. امیدوارم از این نوشته خوشتون بیاد!

 

یکی بود یکی نبود

دلهره اومد و رفت

غم با ترس اومد و رفت

شادی هم همین طور

آخرش هم کلاغه به خونه اش رسید

اما معلوم نشد واسه جوجه هاش غذا برد یا نه

این یکی رو خدا می دونه

همونی که غیر از اون هیچ کس نبود

وقتی که یکی بود یکی نبود...